رو به من ایستاده ی
گمان میکنم این بار زبان سبز تو سر سرخ مرا بر باد میدهد
دیر است ایستاده ایم میان این سطرون
میان رودکده ای خشک
برای رویشی کاهلانه
افتاب دم کرده است
هجرتی تلخ را بسیجیده است
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14